Sunday, June 24, 2007

وضعیت اسفناک این روزای ِ من

سلام
من 6 تیر امتحان ِ کوانتوم دارم!
تا 20 تیر باید امتحان ِ خانگی ِ! محاسبات کوانتومی رو بدم!
از 10 تیربه بعد باید برا همین درس ی مقاله رو برا بقیه ارائه بدیم!
21 تیر به ایتالیا می ریم!
تا 21 ام باید پوسترمون رو برا ارائه اونجا آماده کنیم!
ی روز قبل از این تاریخ باید بریم فرهنگستان!
تا 21 ام باید کارای سفر: بلیط، ویزا، رزرو ِ جا، قطار و ... انجام شده باشه!
حالا تو این هاگیر و واگیر، خانواده تصمیم گرفتن که از طبقه بالا به پایین نقل ِ مکان کنیم!
از امروز هم فعلاً بنایی و تعمیرات ِ پایین شروع شده! حالا کی برسه به اساس کشی ا... اعلم!
این وسطا باید نمره آزمایشگاه آکوستیک بچه ها رو هم بدم!
این وسطا باید ی روز ی سر برم مدرسه!
این وسطا باید برا تابستون واحد بگیرم! از ندا صدوقی!!! امضا بگیرم و...
این وسطا باید...
حالا خدا رو شکر تو این بدبختی، دیروز و امروز ام عزرائیل دور ِ سر ِ ما می چرخید!
گرما زده شده بودم هیچ کاری نمی تونستم بکنم!
دیگه الانا حالیش کردم که حالا حالا ها مردنی نیستم، رفت! دو روزم پرید!
اوه!!
والسلام.

3 comments:

Anonymous said...

اوووووو چقدر شلوغش کردی! انگار می خوای آپولو هوا کنی. اینقدر پیاز داغشو زیاد نکن خانم مهم!

نکته بعد راجع به کلمه الله که شما ا... مرقوم فرمودین. البته نگرانیتون قابل درکه . ممکنه یه وقت مانیتور کف زمین قرار بگیره یکی هم با کفش روش راه بره. به هر حال احتمالش میره. البته!

taha said...

kheyli loos mikoni khodeto dokhtar....

Real Cuckoo said...

سلام
فنود من مرده ي اين نكته سنجي تم‌!