شکموهای شرطی
سلام
صدای خش خش مشما میاد!
گوشاتو تیز می کنی، داد می زنی: هادی! شُکول(شکلات) داری؟
نه بابا!(با ی اندوه خاصی!) تو این خونه صدای مشما میاد بزاق همه ترشح می شه!شرطی شدیم!
باید توضیح بدم که تو خونهی ما هر کی ی مشما یجایی قایم کرده و توش خوراکی داره و یهو رو می کنه و شادیش رو با بقیه تقسیم می کنه:)
تو دورههای مختلف هم علایقمون عوض میشه و خوراکیهامون تغییر میکنه:)
مثلاً الان من تو کار کیک ام، هادی تو کار شکلات، بابایی تو کار کرانچی، مامانی تو کار چوب شور:)
ولی مثلاً دو ماه پیش، من تو کار پفک بودم، هادی تو کار بادوم زمینی، بابایی تو کار شکلات، مامانی تو کار لواشک:)
شمام تشریف بیارید شادیمونو باهاتون تقسیم می کنیم:)
والسلام.
صدای خش خش مشما میاد!
گوشاتو تیز می کنی، داد می زنی: هادی! شُکول(شکلات) داری؟
نه بابا!(با ی اندوه خاصی!) تو این خونه صدای مشما میاد بزاق همه ترشح می شه!شرطی شدیم!
باید توضیح بدم که تو خونهی ما هر کی ی مشما یجایی قایم کرده و توش خوراکی داره و یهو رو می کنه و شادیش رو با بقیه تقسیم می کنه:)
تو دورههای مختلف هم علایقمون عوض میشه و خوراکیهامون تغییر میکنه:)
مثلاً الان من تو کار کیک ام، هادی تو کار شکلات، بابایی تو کار کرانچی، مامانی تو کار چوب شور:)
ولی مثلاً دو ماه پیش، من تو کار پفک بودم، هادی تو کار بادوم زمینی، بابایی تو کار شکلات، مامانی تو کار لواشک:)
شمام تشریف بیارید شادیمونو باهاتون تقسیم می کنیم:)
والسلام.
1 comment:
چه با مزه!ولی من همشونو دوست دارم:D
Post a Comment