شاخ نبات
سلام
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو
زینت تاج و نگین از گوهر والای تو
آفتاب فتح را هر دم طلوعی میدهد
از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو
جلوه گاه طایر اقبال گردد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو
از رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلاف
نکتهء هرگز نشد فوت از دل دانای تو
آب حیوانش زمنقار بلاغت میچکد
طوطی خوش لهجه یعنی کلک شکر خای تو
گرچه خورشید فلک چشم و چراغ عالم است
روشنایی بخش چشم اوست خاکپای تو
آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار
جرعهء بود از زلال جام جان افزای تو
عرض حاجت در حریم حرمتت محتاج نیست
راز کس مخفی نماند بر فروغ رای تو
خسروا پیرانه سر حافظ جوانی میکند
بر امید عفو جانبخش گنه فرسای تو
والسلام.
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو
زینت تاج و نگین از گوهر والای تو
آفتاب فتح را هر دم طلوعی میدهد
از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو
جلوه گاه طایر اقبال گردد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو
از رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلاف
نکتهء هرگز نشد فوت از دل دانای تو
آب حیوانش زمنقار بلاغت میچکد
طوطی خوش لهجه یعنی کلک شکر خای تو
گرچه خورشید فلک چشم و چراغ عالم است
روشنایی بخش چشم اوست خاکپای تو
آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار
جرعهء بود از زلال جام جان افزای تو
عرض حاجت در حریم حرمتت محتاج نیست
راز کس مخفی نماند بر فروغ رای تو
خسروا پیرانه سر حافظ جوانی میکند
بر امید عفو جانبخش گنه فرسای تو
والسلام.
No comments:
Post a Comment