ساعت شنی 2
سلام
پیش نویس1: می خواستم زودتر بنویسم، نشد.
پیش نویس2: من روان شناس، جامعه شناس نیستم، این فقط تحلیل شخصی من است.
ساعت شنی، نقدی اجتماعی به مشکلات زنان، بعد از سریال دوران سرکشی که از شبکهی پنج – تهران پخش شد، دومین سریال ِ شجاعانهای بود که دست روی نقاط حساس جامعهی امروز ما گذاشته بود و از رسانهی ملی پخش می شد.
که متأسفانه به نظر من، با به هم زدن تعمدی برنامهی پخش، سانسور، پایان ِ فارسی( داستان خوب شروع شد و با گرههای شخصیتی خوب جلو رفت ولی پایانش خیلی غیر ِ واقعی بود!) و ... در سطح دیگر فیلمهای سیما قرار گرفت.
نویسنده سعی کرده بود مثالهای نوعی از مشکلاتی رو که زنان ِ جامعه درگیرش هستند رو در غالب شخصیتهای داستان بعضاً با بزرگنماییهایی به تصویر بکشد؛ مشکلاتی که مسبب بسیاری از آنها، مستقیم یا غیر مستقیم نزدیکان و دوران مذکر اواند: پدر، برادر، همسر، ... و این نمایشی بود از این واقعیت تلخ که این جامعهی مردسالارانه همواره چشم برروی علتها میبندد و به جای حمایت و پشتیبانی از معلولان ِ آسیبدیدهی این حوادث ناگوار، بی رحمانه انگشت اتهام را به روی زنان میکشد.
از اونجایی که شخصیتهای زن ِ داستان هر کدوم درگیر یکی از مشکلات ِ نوعی ِ جامعهی ما بودند، نقد و بررسی تک تک ِ آنها شناخت خوبی از این مشکلات، دلایل، آسیبها و ... اش به ما خواهد داد. (جون میداد برای تمرین نقد تحلیلی در یک کلاس جامعهشناسی و یا حتی شناخت لایههای شخصیتی در یک کلاس ِ روانشناسی.)
حتی نقد و بررسی ِ بازخورد جامعه اعم از مردم، نمایندگان مجلس و ... و عکس العمل ِ سیما، حمایت صریح ِ ضرغامی و ... از پخش فیلم در ظاهر و به هم زدن تعمدی برنامهی پخش، سانسور و پایان فارسی و ... در پشت صحنه، نیز مسائل ِ جالبی خواهند بود برای یک جامعهشناس ِ حرفهای برای شناخت هر چه بیشتر لایههای تودرتوی جامعهی ما. (کافیه ی سرچ ِ ساده تو گوگل برای "ساعت شنی" بکنید و نمونه هایی از این عکس العمل ها و مابعدش رو ببینید.)
القصه من حوصلهی پرداختن به هیچکدوم از اینها رو ندارم ولی می خوام راجع به یکی از شخصیتها به تفصیل صحبت کنم: مش دریا(با بازی خوب ِ آزیتا حاجیان).
مش دریا، نهایت یک واقعیت تلخ رو در اجتماع ما به خوبی نمایان می کند: واقعیتی که من اسم ِ اون رو تکذیب ِ (و یا پنهان کردن ِ) هویت جن.سی می نامم؛ زنانی که برای حفظ امنیتشان (جسمی، روحی، ...) لباس مردانه به تن می کنند و هویت زنانه شان را در زیر لباس های مردانه گِل می گیرند تا گُل وجودشان از آزارهای مغولانه در امان بماند. اگر چشماتون رو باز کنید، سطوح مختلف این واکنش را در جامعه خواهید دید؛ (الزاماً این واکنش، پوشیدن لباس مردانه نیست، خیلی چیزای دیگه از جمله: مخفی کردن احساسات زنانه، ... را نیز من سطح های دیگر این واکنش می دانم.)توجه کنید که تاکید کردم واکنش!
پی نوشت1: حوصله ندارم بیشتر از این به موضوع فکر کنم و کامل بسطش بدم، امیدوارم حرفم رسا باشه.
پی نوشت2: خیلی دوست دارم بدونم روان شناس ها یا جامعه شناس ها برای موضوعی که گفتم، اصطلاحی دارن یا نه؟ در این مورد اصولاً چی کارا کردن؟