Friday, April 03, 2009

تقسیم ی هیجان

سلام
آخیش! هی گفتم چه جوری بگم چی بگم ...
---
بنده الان از پیش استاد میام- دقیق ترش اینه که از اتاق استاد که اومدم بیرون استاد و سر استاد اومدن
پیشم و الان رفتن ...
---
وای! استادم ماهه:)
اینو فقط نوشتم که هیجان این لحظه ام رو با شما تقسیم کنم ... توضیحات بیشتر به بعد موکول می شود:)
شاد باشید
والسلام.

چه کنم؟ مشاوره دهید!

سلام
ولله من در این شش- نه ماه گذشته این قدر تصمیم گیری کردم و به استاد و پروژه و ... فکر کردم که دیگه ترکیدم:(
در نهایت اختصار، قضیه اینه :
که من از دست آلمانا و قضیه ویزا و ... خسته شدم به کانادا هم اپلای کردم...
---
از اون طرف به همت و برنامه ریزی دقیق! استاد ارمنیی که در ماکس پلانک لایپزیگ مسئول برنامه ریزی مصاحبه و ... بود؛ در اون زمانی که من در لایپزیگ بودم همه ی گروه ِ فعلی ما در یک کنفرانس شرکت کرده بودن و نبودن!!! در نتیجه استاد عزیز ما رو ندید و مصاحبه نشد و ... به همین خاطر استاد به من گفت 6 ماه میای بعد برای بعدش تصمیم می گیریم و ...
---
و اما در کانادا، پنج نفر نظر مساعد نشون دادن و ... و من با مشورت با ر.ا. و و.ش. اینا رو هم رتبه بندی کردم و خدا رو شکر فقط به دو تاشون اپلای رسمی کردم که الان اون دو تا هم بهم پذیرش دادن... (گفتم خدا رو شکر چون ی جورایی مطمئنم وقتی از این دوتا پذیرش گرفتم از اوناهم حتماً می گرفتم و الان دیگه تصمیم گیری داغون می شد!)
---
حالا من از شرایط آلمان تا حالا که کاملاً راضی ام؛ استاد، پروژه، زندگی، ...
توی همین روزا هم می خوام برم قضیه رو به استاد بگم که ببینم نظرخودش چیه ... می گه برو کانادا یا همین جا بمون:) ... چون باید هر چه زودتر جواب استادای کانادا رو بدم...
---
در ضمن، خوشحالیمم اینه که هر تصمیمی بگیرم هیچ کار غیر اخلاقی ای نکردم:) چون استادای کانادا که می دونن من الان اینجام و ... با ی احتمالی هم می مونم؛ از اون طرف هم قراردادم الان اینجا 6 ماهه است (یعنی استاد ی جورایی به من هم این حق رو داده که بعد از شش ماه تصمیم بگیرم و ...)؛ بعدم که قضیه رو بهش بگم و ازش کمک بگیرم برای تصمیم دیگه راحت می شم:)
---
ولی اگر شما جای من بودید، آلمان رو انتخاب می کردید یا کانادا؟
برای اطلاعتون بگم که: زندگی در آلمان از هر نظر بر کانادا برای من ارجحیت داره؛ در آمد، دما!!!، رفت و آمد به ایران، دوستام، ...
تازه مدت تحصیلم هم کمتره، ی زبان دیگه می تونم یاد بگیرم، ....
استاد و گروهم رو هم باهاشون تا حالا ی ماه بودم و ...
فقط می مونه مقایسه علمی کار...
---
دوستان لطفاً اگر کسی می تونه از نظر علمی ِ قضیه بهم کمک کنه و مشاوره بده خیلی خیلی ممنون می شم؛ بگه که من شرایط رو کامل براش توضیح بدم ...
از نظر زندگی هم اگر نظری دارید، خب بگید دیگه:)
فقط اگر می خواین کمک کنید، بجنبید!!! باید زود تصمیم بگیرم...
---
همین جا هم می خوام از مونای عزیزم که همیشه بهم کمک می کنه(و این دفعه هم مثل همیشه با حوصله برام وقت گذاشت و مشاوره داد) ی دنیا تشکر کنم:* مرسی مونا جونم:*
شاد باشید،
والسلام.

Wednesday, April 01, 2009

شهروند ایرانی!

سلام
بنده امروز برای اولین بار در زندگیم ی لیست از اسامی تشکل های تروریستی رو دیدم!
و امضا کردم که به هیچکدوم از اینا مربوط نیستم!
آخه یکی نیست به اینا بگه خب مگه طرف عضو این سازمان ها باشه و بخواد خرابکاری کنه ببخشید ببخشید، خر ِ بیاد به شما بگه من عضو فلان سازمان ام و ...
نکته ی جالب بعدی اینه که اکثر کشورهای دوست! و اکثر همسایه ها مون در لیست کشورهای مورد نظرن!
...
والسلام.